♥♥.♥♥♥.♥♥♥
میگویند خنده بر هر دردی دواست
وقتی لبانت با لبخند میگشاید
چهرات مانند گلی بهاری
شکوفه میزد
بخند تا دلت بهاری باشد
بخند تا برف های غم زمستان
مانند بهمن از چهره ات سرازیر شود
بخند تا دلت مانند برگ های پاییز آزاد باشد
بخند تا مانند خورشید تابستان مهربان باشی
دلنوشته از کیارش
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
بوسه نه... خندهی گرم از دهنت کافی بود
این همه عطر چرا؟ پیرهنت کافی بود
دانه و دام چرا مرغک پرسوخته را؟
قفس زلف شکن در شکنت کافی بود
میشد این باغِ خزاندیده، بهاری باشد
یک گل صورتی دشت تنت کافی بود
لطف کردی به خدا در غزلم آمده ای
از همان دور مژه همزدنت کافی بود
قافیه ریخت به هم... خلوت من خوشبو شد
گل چرا ماه؟... درِ ادکلنت کافی بود
♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪ ♪ ♫ ♪ ♫ ♪
حامد عسگری